دنیای کوچک من

دنیای کوچک من 

 

گه دلتنگم و بارانی

گه خسته و دلگیرم 

بی حوصله از دنیا

راکد مثه مردابم 

گاهی، ز سهم من

از این کره خاکی

گیرد وجودم را

روحی چو معمایی 

دانم که خواهد رفت

این نیز چو دیگرها

اما من ِ آدم گون

باور بکنم این را 

آری چو آدم ها

اندر ته این چاهم 

چاهی که ندارد سر

چاهی همی تنها

گاهی ز سهم من

احساس ندارد جا 

پر جوش و خروش اما

بی ریشه و نا بر جا 

...

...

...

نظرات 4 + ارسال نظر
اشکان جمعه 8 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:58 ق.ظ

ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست.پر شکرست این مقام هیچ تو را کار نیست
ای غم اگر زر شوی ور همه شکر شوی..لب بندم گویمت خواجه شکر خوار نیست..
مولانا

سورنا(روح) دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ق.ظ

دوشنبه ۱۱آبان پاییز رنگ رنگ

غم نیز چون شادی برای خود خدایی؛عالمی دارد
نور سیاه و مبهمی دارد
پس زنده باشد مثل شادی؛ غم
ما دوستدار سایه های تیره هم هستیم........

اخوان ثالث

(پاییز رنگ رنگ)

از چهره طبیعت افسون کار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه های حسرت و ماتم را
........
" فروغ "

بابا لنگ دراز سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:35 ق.ظ

پاییز؛ای سرود خیال انگیز
پاییز؛ای ترانه محنت بار
پاییز؛ای تبسم افسرده
بر چهره طبیعت افسونکار

فروغ

بابا لنگ دراز سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ق.ظ

ای دوست شاد باش که شادی سزای توست
این گنج مزد طاقت رنج آزمای توست

سایه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد